تنشهای اخیر در روابط ایران و ترکیه بار دیگر تا حدی بالا گرفته است و این مسئله بار دیگر ثابت میکند که پیگیری سیاست برادری و برادرانه در برابر کشوری که عملا در حال به چالش کشیدن منافع ایران در منطقه است نمیتواند درست باشد.
ایران عملا در برابر استقرار سپر دفاع ضد موشکی ناتو که میتواند تهدیدی بالقوه برای منافعش باشد در ترکیه سکوت کرد، در برابر دخالتهای آشکار و نهان ترکیه در امور داخلی متحد منطقهای خود، یعنی سوریه سکوت میکند و این مسئله تنها و تنها به انفعال بیشتر ایران در سیاست خارجی مقابل ترکیه منجر میشود.
در حالی که تروریستهای بدنام سوری که مورد حمایت همه جانبهی ترکیه، عربستان و قطر هستند، چندین زائر ایرانی را خلاف تمامی کنوانسیونهای بینالمللی به اسارت گرفته و در ادعایی دروغین آنها را افسران سپاه پاسداران میخوانند باز این دستگاه دیپلماسی ماست که در برابر ترکیه میبایست شرمنده باشد و توصیه کند که امرای نظامی ایران مراقب گفتارشان باشند. در دروغین بودن ادعای ارتش آزاد سوریه همین بس که هیچ تجهیزات خاصی از زائران ایرانی کشف نشده است و در ضمن این گروهک تروریست سابقهی سیاهی در این زمینه دارد و چندی پیش با گروگانگرفتن مهندسین ایرانی آنها را افسران سپاه خواند! ایران میتواند از تمامی اهرمهای خود برای رهانیدن زائرین دربندش استفاده کند، خصوصا که جانیان ارتش آزاد نشان دادهاند که به هیچ کنوانسیونی پایبند نیستند و بر فرض محال که گروگانهای ایرانی افسران سپاه هستند و اسیران جنگی، طبق کدامین قانون بینالمللی این حق برای تروریستهای ارتش آزاد در نظر گرفته شده که اسرای جنگی را تهدید به محاکمه و اعدام نمایند؟ این جانیان در درجهی اول و سپس دولتهای حامی آنها یعنی ترکیه و عربستان و قطر و در نهایت دولت سوریه مسئول مستقیم جان این افراد هستند.
حال که سرلشکر فیروزابادی رئیس ستاد مشترک در گفت و گویی با لحنی به نسبت آرام به "دوستان منطقهای" هشدار داده که خودشان را بازیچهی دستان غرب نگردانند و "مبادا ترکیه، عربستان و قطر قربانی ترویج تروریسم القاعده شوند و از این بابت ما به دوستانمان هشدار میدهیم" و بدرستی اشاره نمودهاند که "آل سعود، قطر و ترکیه مسئول خون هایی هستند که در خاک سوریه ریخته می شود" و همچینین "القاعده و وهابیت امروزه گریبانگیر مسلمانان بی گناه شده اند و از این رو بایستی سران مسلمانان با تأمل بیشتر، در تقویت روحیه و حمایت از مسلمانان بکوشند و توجه کنند که نهی از منکر در بین مسلمانان یک تکلیف است" چرا میبایست ما شرمنده باشیم؟ آیا آنچه در سوریهی امروز میبینیم یک اعتراض سیاسی آرامو مترقی است که در طی آن معترضین که بعضا آشکارا اعضای سازمان تروریستی القاعده و تخم و ترکهی وهابیت هستند با تانک به جنگ ارتش میروند و زائرین را به گروگان میگیرند؟ آیا این مسئله از نظر عقلانی اشتباه است که کشورهایی که خلاف تمامی قوانین سازمان ملل و شورای امنیت، با دخالتی آشکار در امور داخلی یک کشور به تجهیز تروریستهای مخالف حکومت میپردازند را مسئول خونریزیهای فزاینده در سوریه بدانیم؟ آیا بعنوان مثال تجهیز پ ک ک و شورشیان القاعده در عربستان توسط کشوری ثالث از نظر بینالمللی رواست یا بشر دوستانه است؟ اساسا این چگونه بشردوستی است که با تجهیز مشتی تروریست وهابی امکان خونریزی هرچه بیشتر در یک کشور محیا میشود؟ این چگونه دیپلماسی است که روشش حمایت مالی و نظامی و لجستیک از شورشیان مسلح است؟ آیا این روش کشوری مثل ترکیه درست است و بشردوستانه؟ کشوری که حقوق بیست میلیون کرد را به هیچ میگیرد چگونه مدعای بشردوستی میتواند داشته باشد؟ هر عقل سلیمی تایید میکند که چنین نیست و ورای این استدلال مبتنی بر بشر دوستی صرف و قوانین بینالملل میبایست توجه داشت که سوریه متحد منطقهای ایران است و در یک نگاه معطوف به منافع ملی حمایت از آن الزامی است، پس چرا ما باید شرمندهی نابرادران ترکیهمان باشیم؟ ای کاش که امروز ایران در شرایط دیگری قرار داشت و آنوقت میشد حق نابرادران ترکیهای را ادا کرد!
سلام. من در مورد مسئله سوریه و حق دخالت ایران یا ترکیه احساس میکنم که قضیه خیلی پیچیده است و نظر ی نمیدم ولی هیج عقل سلیمی در این اوضاع و احوال دسته جمعی زیارت نمیره! اونم وقتی که خود سازمان حج و زیارت به صراحت اعلام میکنه که اعزام کاروانها مدتیه متوقف شده...
به نظرم نوشته های شما وقتی به مسائل قومی میپردازید خیلی خواندنی تره...
مسئله فراتر از این است، البه اینکه این دسته زائر باشند یا افسران سپاه قطعا مسئله تفاوت میکند اما میبایست توجه شود (همانطور که در متن هم گفتم) بر فرض که این دسته افسر سپاه باشند، در این صورت آنها اسیر جنگی محسوب میشوند و به هیچ وجه کسانی که آنها را به اسارت درآوردهاند حق محاکمه و مجازات آنها را ندارند این در حالی است که جانیان ارتش آزاد دقیقا تهدید به چنین کاری کردهاند!
مسلما نه ایران و نه ترکیه حق دخالت در امور داخلی سوریه را ندارند، اما اگر اندکی توجه کنیم دخالت ایران در سوریه در حد یک مدعا باقی مانده است آنهم از سوی ارتش آزادی که امروز مدعی است یک روس را کشتیم، فردا خود آن روس تکذیبش میکند! اما صدها سند از دخالت ترکیه وجود دارد، دخالت مستقیم، آنقدر هم آشکار است که رسانههای غربی چون بی بی سی گزارش مستند تلویزیونی برایش تهیه میکنند.
از حسن نظر شما دربارهی مسائل قومی نیز سپاسگزارم.
نفرت تو از ملت ترک(اذری) بهدیست نه ناجزانه به ترکیه حمله میکنی مثل حمله پان ترکها به افقانیها .به احتمال زیاد خودتو ترک اذری جا زدی ولی این را بدان هیچ ترک اذری به این صراحت در مورد اذربایجان و نظرات صحیحو منطقی منتقدین وبلاکها(اذراباذکان) منفی جواب نمیده نظری به جوابهای که دادی بنداز (اذراباذکان) نوشته ای( بیزیم باشیمیزی یاقلاما اصلان بالا، یاق باهالاشیپ)..بیزیم باشمزی یاغلاماصلان بالا یاغ باهالاشب ...ذرستش اینه خجالت بکش البته نظرت برای هر کس محترم اما بزبان یک مات جا زدن و سخن گفتن بی ادبی و جاهلی به تمام عیار است
اولا، توجه نمایید که از هیچ کس نفرت ندارم، چنین برداشتی از سخن من نمیشود، من از لزوم برخورد مناسب با کسی که منافع ملی کشور را به خطر میاندازند صحبت کردم، البته من نظری صحیح و منطقی ندیدم اما با منطق بدان پاسخ گفتم تا محلی از ارعاب نماند، اگر پاسخی هم دارید میشنوم اگر هم ندارید که لطفا زبان در کام بگیرید و نه وقت خودتان را تلف کنید و نه من را.
ثانیا متاسفانه زبان شیرین ترکی هنوز نگارش درست و مصوب به الفبای عربی ندارد و سرش بحث است. شما و رفقای پانترکیستتان اتفاقا سر نگارش "آذربایجان" بصورت "آزربایجان" کلی بحث راه انداختید که صدای ذ و ز در ترکی یکی است و خب باید یک حرف معادل آن باشد حالا آمدهاید گیر دادهاید درست یاق بصورت یاغ است؟!! مگر ق و غ در زبان ترکی یک صدا ندارند؟!! من موظف نیستم به ساز شما برقصم، جملهام هم واضح و شیواست در زبان محاوره، با الفبایی هم که آموختم کاملا صحیح است، حالا شما طرفدار نوع دیگری از القبا هستید به خودتان مربوط است، چون الفبای رسمی عربی برای زبان ترکی وجود ندارد من مجبور نیستم به ساز شما برقصم...
ثالثا شما "ناجزانه" و "بهدیست" و "افقانی" را در فارسی که الفبای رسمی دارد درست بنویسید، ترکی پیشکش شما!
من یک ایرانی آذربایجانی هستم و به این افتخار هم میکنم، هیچ هم مهم نیست که آدمی مثل شما یا امثال شما مرا آذری بداند یا نه!
از جمله دگمهای رایج پانترکی که در بالا هم مشاهده میکنید، آن است که هر آذربایجانی ایراندوست را متهم به غیر آذربایجانی بودن و یا اختلاط نسل میکنند. پیشفرض این گفتار آن است که هرچه در آذربایجان است باید پانترک باشد و طرفدار آراء پانترکی. این مدعا مشخصا از بیخ و بن یاوه است و هیچ متفکر درست و حسابی چنین پیشفرض غلطی را دربارهی هیچ گروه بزرگی انچام نمیدهد زیرا به تفاوتها آگاه است.