مجلس نمایندگان فرانسه قانونی را به تصویب رسانده است که انکار کشتار نسلکشی ارامنه توسط ترکهای عثمانی جرم محسوب میشود. این مسئله و نیک و بدش مد نظر این گفتار من نیست کما اینکه این مسئله با توجه به اسناد غیرقابل انکار تاریخی کاملا واضح است و روی هم رفته وحشیگریهای ارتش عثمانی در حق آسوریها و حتی در آذربایجان روشن است. فحوای کلامم اینجا راجع به پارهای از مصادیق ضربالمثل کاسههای گرمتر از آش است!
دیروز جناب احمد اوبالی مدیر نامحترم تلویزیون تجزیهطلب گوناذ تی وی، موضعگیری صریح و شدید خویش علیه فرانسه را رسما کلید زد چنان که گویا این فرد نه تنها تبعهی ترکیه است بلکه خودش از خویشاوندان نزدیک ترکهای عثمانی و از نسلشان است. او در یک موضعگیری سخیف سارکوزی را انگل خطاب کرده و اردوغان را مورد شدیدترین حملات قرار داد که چرا ایدئولوژی پانترکیستی و ملیگرایانه را به نفع نوعی از اسلامگرایی تغییر داده است و حالا هم همهی کشورهای مسلمان ترکیه را در این شرایط سخت تنها گذاشتهاند. سپس در مصاحبه با یکی از نمایندگان مجلس اران داستان را اینطور ادامه داد که تنها راه برای ترکیه بسط و تعقیب ایدئولوژی ترکگرایانه و ایجاد همبستگی بیشتر میان کشورها و اقوام ترکزبان و حمایت است و...
میتوان پرسید که چرا اینقدر این مسئله برای احمد اوبالای که مرتب میگوید مشی تجزیهطلبانهاش نه به ارانیها ربطی دارد و نه به ترکیهایها مهم است؟ مگر او ادعای استقلال حرکتاش را ندارد؟ این عقدهی دل گشودنش را کجای دلمان جا دهیم وقتی به زبان میآید و گله میکند که ترکیه باید از اقوام ترک و کشورهای ترک حمایت کند؟ و گلهمند است که چرا حزب حاکم بر ترکیه بطور رسمی به پانترکیسم پشت کرده است؟ جناب اوبالی، دم خروستان را باور کنیم یا قسم حضرت عباستان را؟
جریان قوم گرا نیز که طبق معمول از توهین به مدینهی فاضلهاش یعنی ترکیه چنان به خشم آمده که دست به قلمفرسایی فراوان زده و چپ میرود محکوم میکند، راست میرود محکوم میکند و حتی تا جایی پیش رفته که آزادی بیان و اندیشه را در فرانسه انکار میکند! بد نیست این جریان سری هم به مشی و نوشتههای جریان روشنفکری ترکیه و برخی از تراز اولترین روزنامهنگاران آناطولی بزند تا ببیند که همهی آنها از لزوم پذیرفتن حقایق تاریخی دم میزنند، حتی در صفحات اینترنتی جهت معذرت خواهی امضا جمع میکنند. ای حضرات، ای کاسههای گرمتر از آش، بس کنید این بوزقورد بازیتان را، بخدا همهی ما ایرانیان و علیالخصوص ایرانیان آذری میدانیم که شما به کجا وصلاید و هدف و مقصودتان کجاست. بیش از این امور را واضح نفرمایید هم میشود.
در دنیا رذل تر، کودن تر، ناکس تر، جاعل تر، فرو مایه تر و پست تر از این پانترکها پیدا نمیشه، خدا همشون رو به عذاب الهی دچار و تا نفر آخر هلاک کنه
لطفا" " اعلامیه جهانی حقوق زبانی" مصوب سال 1999 در شهر بارسلونا را مطالعه فرمایید. از گوگل سرچ نمایید.
نمیدانم منظورتان از این کامنت چیست اما شاید حق تدریس زبان مادری را در نظر دارید. اگر چنین است لازم است ذکر کنم بنده این اعلامیه را مطالعه کردهام، به مفاد آن نیز واقفم. در ثانی، برای دستیابی به حقوق قومی نیاز به این یا آن اعلامیه که از حیث حقوقی الزامآور هم نیست، وجود ندارد. بنده مشکلی با این قضیه نیز ندارم، مشکل من با کسانی است که این اعلامیهها و آن حقوق برایشان و در گفتمانشان تنها و تنها به جهت لطمه زدن به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران است که مصداق پیدا میکند. برای توجیه حق استفاده از زبان مادری به بوزقورت بازی عدهای نیاز نیست، به پرچم و الفبای بیگانه و ادبیات چپمآبانه و تحریفهای مضحک تاریخی هم نیاز نیست، نیاز هم نیست زبان شیرین ملیمان لهجهی سی و چندم زبان بیگانه باشد. اینها فاصلهی میان حق و ناحق را از دید من روشن میکند!
من از دیدن قیافه از بزمجه حالم به هم می خوره مثل این که ایشون یک پرونده فساد اخلاقی در آران داره به هر حال این جانور کریح المنظر بیش از حد نفزت انگیز و البته مزحکه
ایشان در ایالات متحده هم پروندهی قضایی دارند که ظاهرا بعلت فروش مشروبات الکلی به کودکان کم سال بوده است و همچنین همقطاران خویش را "لو" میدهند تا قهرمان بسازند و مضافا شایعاتی مبنی بر فساد اخلاقی ایشان نیز وجود دارد که به نظر دور از واقعیت نیست اما بزرگترین گناه ایشان بیشک بر همه آشکار است و آن هم اقدام علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی است...